تئوری امواج الیوت یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که با تفسیر تغییرات قیمت در بازارهای مالی از طریق الگوهای موجی فراکتالی تکرارشونده، به معاملهگران کمک میکند تا دید بهتری نسبت به روندها و اصلاحات بازار پیدا کنند. این تئوری که بر اساس روانشناسی سرمایهگذاران کار میکند، نشان میدهد که حرکتهای بازار تصادفی نبوده و از یک سری امواج قابل تشخیص پیروی میکنند. درک صحیح این تئوری به شما امکان میدهد که الگوهای قیمتی را بهتر شناسایی کنید.
تئوری امواج الیوت چیست؟
رالف نلسون الیوت دهه در ۱۹۳۰ الیوت مطرح کرد که روندهای قیمتهای مالی نتیجه روانشناسی غالب سرمایهگذاران است. او متوجه شد که نوسانات در روحیه جمعی همیشه در بازارهای مالی به صورت الگوهای فراکتالی تکراری یا همان «امواج» ظاهر میشوند. فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که به طور نامحدود در مقیاسهای بزرگتر و کوچکتر خود را تکرار میکنند. این امواج بعدا به امواج الیوت معروف شدند.
این نظریه زمانی مورد توجه قرار گرفت که الیوت کف بازار سهام را در سال ۱۹۳۵ به درستی پیشبینی کرد. این تئوری به سرمایهگذاران، معاملهگران و مدیران پورتفولیو کمک میکند تا روندهای قابل پیشبینی بازار را در حرکات قیمت سهام شناسایی کنند. الیوت قوانین مشخصی را برای شناسایی و پیشبینی این الگوهای موجی در آثار خود ترسیم کرده است. قابل ذکر است که این الگوها روانشناسی سرمایهگذار را در بر میگیرند و اساس ماهیت چرخهای حرکات بازار هستند، حتی اگر نتایج آتی را تضمین نکنند.
مزایا و معایب امواج الیوت
تئوری امواج الیوت ابزاری محبوب میان معاملهگرانی است که به دنبال درک بهتر پویایی بازار هستند. این تئوری بر شناسایی روندها و بازگشتهای احتمالی از طریق الگوهای موجی تمرکز دارد و توضیح میدهد که چگونه توالیهای پنج موجی انگیزشی و اصلاحات سه موجی میتوانند فازهای مختلف بازار را آشکار کنند. ترکیب این الگوها با نسبتهای فیبوناچی نیز به تشخیص سطوح حمایت و مقاومت کمک کرده و به بهبود استراتژیهای ترید منجر میشود.
با وجود جذابیت این رویکرد، به کارگیری آن در عمل چالشهای قابل توجهی دارد. شمارش موجها اغلب تحت تاثیر ذهنیت تحلیلگر است و حتی افراد باتجربه نیز ممکن است درباره شروع و پایان موجها اختلاف نظر داشته باشند. همچنین این تئوری زمان مشخصی برای طول موجها ارائه نمیدهد، بنابراین معاملهگر نمیداند یک الگوی موجی طی چند روز تکمیل میشود یا چند سال و این موضوع میتواند برنامهریزی معاملاتی را دشوار کند.
اگرچه انعطافپذیری امواج الیوت در مقیاسهای مختلف یکی از مزیتهای آن است، اما همین ویژگی میتواند به ضعف تبدیل شود؛ زیرا هر حرکت بازار را میتوان پس از وقوع با آن توجیه کرد، بدون اینکه پیشبینی قابل اتکایی ارائه دهد. بنابراین، این تئوری بهتنهایی تضمینکننده موفقیت نیست و بهتر است برای درک جامعتر رفتار بازار و اینکه ترید چیست، همراه با سایر روشهای تحلیل تکنیکال به کار گرفته شود تا تصمیمگیریها واقعبینانهتر و آگاهانهتر باشند.
بررسی قوانین امواج الیوت
به طور کلی، این تئوری دو نوع موج را مطرح میکند که میتوان آنها را در نمودارهای تریدینگ پیدا کرد. شناسایی آنها گاهی اوقات میتواند دشوار باشد، اما پس از کسب مقداری تجربه چالش چندان بزرگی نخواهد بود. بنابراین اجازه دهید به دو نوع موج بر اساس تئوری امواج الیوت صحبت کنیم:
امواج انگیزشی
بر اساس این تئوری، موج انگیزشی (Impulsive یا Motive) یک ساختار یا الگوی پنج موجی است که میتوان آن را در نمودار پیدا کرد. برای امواج انگیزشی از اعداد استفاده میشود. برچسبگذاری برای امواج انگیزشی به صورت ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ است. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که از این پنج عدد، دو عدد (۲ و ۴) در واقع اصلاحی هستند، در حالی که ۱، ۳ و ۵ امواج انگیزشی هستند.
هنگام کار روی شناسایی امواج انگیزشی، باید برخی از قوانین امواج الیوت را در نظر بگیرید. اول از همه، برای اینکه یک الگو به عنوان موج انگیزشی در نظر گرفته شود، حداقل یک موج باید گسترش یابد.
موج زمانی گسترش یافته محسوب میشود که در مقایسه با دومین بلندترین موج، بیش از ۱۶۱.۸ درصد طول داشته باشد. در بیشتر موارد، هنگامی که با امواج انگیزشی بسیار قدرتمند مواجه میشوید، این گسترش بسیار فراتر از حداقل سطح است. قانون دیگر این است که موج سوم هرگز کوتاهترین نیست.
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی برخلاف روند اصلی حرکت میکنند و معمولا از سه موج تشکیل میشوند. این امواج نشاندهنده پولبک یا اصلاح موقت در دل یک روند بزرگتر هستند و پس از یک توالی ۵ موجی انگیزشی ظاهر میشوند. امواج اصلاحی با برچسبهای A، B و C مشخص میشوند؛ موج A نخستین حرکت برخلاف روند، موج B بازگشتِ بخشی از موج A، و موج C تکمیلکننده اصلاح است. در بازار صعودی، موج انگیزشی قیمت را بالا میبرد و موج اصلاحی آن را موقتا پایین میآورد؛ اما در بازار نزولی این رابطه برعکس است و نمودار امواج الیوت عملا وارونه دیده میشود.
در بازار نزولی، پنج موج انگیزشی قیمت را به سمت پایین هدایت میکنند و سه موج اصلاحی قیمت را موقتا بالا میبرند. در چنین ساختاری، موجهای A و C همجهت با روند اصلی و معمولا انگیزشی هستند، در حالی که موج B خلاف روند و اصلاحی محسوب میشود. در نتیجه، هر چرخه کامل الیوت شامل یک موج انگیزشی و یک موج اصلاحی است که هم روند و هم حرکتهای خلاف روند را نشان میدهد. همانطور که در الگوها به چشم میخورد، توالیهای پنج موجی همیشه الزاما صعودی نیستند و توالیهای سه موجی نیز همیشه نزولی عمل نمیکنند؛ جهت آنها کاملا تابع ترند بزرگتر بازار است.
هنگام شناسایی امواج الیوت، سه قانون اصلی وجود دارد که معاملهگران باید از آنها پیروی کنند:
- موج ۲ همیشه کمتر از ۱۰۰٪ موج ۱ را اصلاح میکند.
- موج ۳ هرگز نمیتواند کوتاهترین موج انگیزشی باشد.
- موج ۴ هرگز نمیتواند با موج ۱ همپوشانی داشته باشد.
اگر الگویی که پیدا کردهاید این سه معیار را نداشته باشد، به این معنی است که شما با یک الگوی موج الیوت طرف نیستید. هنگامی تلاش برای تحلیل بازار با استفاده از تئوری موج الیوت، باید چندین نکته مختلف را در نظر داشته باشید. مثلا وقتی موج ۳ بلندترین است، امواج ۱ و ۵ معمولا هماندازه هستند.
درک این جزئیات به معاملهگران کمک میکند درک بهتری از نحوه عملکرد این تئوری داشته باشند و الگوها را راحتتر در نمودارها پیدا کنند. در این بین، برای معاملهگرانی که به دنبال سرعت و پایداری در اجرای معاملات هستند، استفاده از سرور مجازی ترید و به خصوص یک سرور مجازی قوی و با تاخیر کم مانند vps امارات میتواند حیاتی باشد تا تحلیلهای دقیق خود را به بهترین نحو پیادهسازی کنند.
درجههای موجی و اهمیت آنها
همانطور که قبلا اشاره شد، تئوری امواج الیوت تحلیل تکنیکال و روانشناسی معاملهگران را در کنار هم قرار میدهد. الیوت هنگام کار روی این تئوری، متوجه شد که حرکات قیمت در بازار به صورت فراکتالی اتفاق میافتد، که به او کمک کرد تا ۹ درجه موجی مختلف را تعریف کند. این درجههای موجی به شرح زیر هستند:
- چرخه ابربزرگ (Grand Supercycle): چندین قرن
- ابرچرخه (Supercycle): چندین دهه (حدود ۴۰ تا ۷۰ سال)
- چرخه (Cycle): از یک سال تا چندین سال، یا حتی چندین دهه در صورت گسترش امواج الیوت
- اولیه (Primary): چند ماه تا دو سال
- میانی (Intermediate): از چند هفته تا چند ماه
- خُرد (Minor): چند هفته
- ریز (Minute): چند روز
- بسیار ریز (Minuette): چند ساعت
- فوق بسیار ریز (Subminuette): چند دقیقه
اینها درجههایی هستند که توسط الیوت فهرست و توصیف شدهاند، اما گاهی اوقات ممکن است گسترش بیشتری پیدا کنند یا کوچکتر شوند.
ترکیب با سایر شاخصها
تئوری امواج الیوت یکی از محبوبترین نظریهها در بازارهای مالی است. اما اتخاذ تصمیمات در مورد موقعیتهای معاملاتی تنها با تکیه بر این تئوری دشوار است. تحلیلگران و تریدرهای حرفهای تئوری امواج الیوت را در ترکیب با سایر شاخصهای بازار استفاده میکنند. برخی از بهترین شاخصها برای استفاده در هنگام کار با تئوری امواج الیوت شامل موارد زیر است:
- MACD
- RSI
- فیبوناچی
هر سه این شاخصها میتوانند برای معاملهگرانی که از تئوری امواج الیوت استفاده میکنند، بسیار مفید باشند.
نحوه کارکرد امواج الیوت
تئوری امواج الیوت نشان میدهد که حرکات قیمت سهام را میتوان پیشبینی کرد چرا که این حرکات از الگوهای موجی صعودی و نزولی تکراری پیروی میکنند که توسط روانشناسی یا احساسات سرمایهگذاران هدایت میشوند. بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از تئوری امواج الیوت برای سود بردن از الگوهای بازار سهام استفاده میکنند.
تئوری امواج الیوت ذاتا مبتنی بر فرد است. تحلیل موج نه یک فرمول سفت و سخت، که ابزاری برای کسب بینش در مورد ترند است و به سرمایهگذاران کمک میکند تا حرکات قیمت را بهتر تفسیر کنند. امواج انگیزشی و اصلاحی در یک فراکتال ساختار یافتهاند و الگوهای بزرگتری را تشکیل میدهند. به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است یک موج اصلاحی را نشان دهد، در حالی که یک نمودار ۳۰ روزه میتواند یک موج انگیزشی در حال توسعه را نشان دهد. بر اساس این تحلیل، یک تریدر ممکن است یک دیدگاه نزولی بلندمدت را اتخاذ کند در حالی که دیدگاه صعودی کوتاهمدت را حفظ میکند.
انواع امواج الیوت
همانطور که گفتیم تئوری الیوت امواج مختلفی را توصیف میکند. در ادامه به طور خلاصه انواع امواج الیوت را بررسی میکنیم:
امواج انگیزشی
- موج ۱: حرکت اولیه صعودی. اغلب تا پس از وقوع، شناخته نمیشود.
- موج ۲: یک موج اصلاحی که بخشی از موج ۱ را باز میگرداند اما به زیر نقطه شروع موج ۱ نمیرود.
- موج ۳: معمولا بلندترین و قویترین موج است. نمیتواند کوتاهترین موج از سه موج انگیزشی باشد.
- موج ۴: یک موج اصلاحی که با قلمرو قیمتی موج ۱ همپوشانی ندارد.
- موج ۵: حرکت نهایی در جهت ترند اصلی که اغلب با واگرایی در شاخصهای مومنتوم مشخص میشود.
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی (A، B و C) از ساختار متفاوتی پیروی میکنند که معمولا در الگوهای سه موجی سازماندهی میشوند:
- زیگزاگ (Zigzag): اصلاح تیز (۵-۳-۵).
- فلت (Flat): اصلاح جانبی (۳-۳-۵).
- مثلث (Triangle): الگوی تثبیت (۳-۳-۳-۳-۳).
جمعبندی
تئوری امواج الیوت با ارائه یک چارچوب ساختاریافته برای تفسیر حرکات بازار بر اساس روانشناسی سرمایهگذاران، یک ابزار قدرتمند در تحلیل تکنیکال است. این تئوری الگوهای قیمتی را به خوبی تشریح میکند اما معایبی چون قائم به شخص بودن و ابهام در زمانبندی را هم دارد. امواج الیوت در ترکیب با ابزارهایی مانند فیبوناچی و سایر شاخصها میتواند به معاملهگران کمک کند تا دیدگاههای جامعتری نسبت به ساختار بازار کسب کنند. در نهایت، تسلط بر امواج الیوت مستلزم تمرین و استفاده دقیق از قوانین بنیادی آن است تا بتوان از پتانسیل پیشبینی آن به طور موثر در تصمیمگیریهای تریدینگ بهره برد.
سوالات متداول
امواج الیوت چیست؟
امواج الیوت یک نظریه تحلیل تکنیکال است که حرکات قیمت در بازارهای مالی را به صورت الگوهای موجی فراکتالی تکرارشونده تفسیر میکند که ریشه در روانشناسی جمعی معاملهگران دارد.
آیا استفاده از امواج الیوت نیاز به دانش و یادگیری دارد؟
بله، استفاده موثر از امواج الیوت نیاز به دانش عمیق، یادگیری قوانین خاص شمارش موج و تجربه کافی برای کاهش خطا در شناسایی الگوهای کوچک و بزرگ و نگاه بیطرفانه به بازار دارد.
آیا میتوان از امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال استفاده کرد؟
بله، از آنجا که تئوری امواج الیوت بر روانشناسی بازار تاکید دارد، میتوان از آن برای تحلیل حرکات قیمت در هر بازاری از جمله بازار پرنوسان ارز دیجیتال استفاده کرد.
چه قوانینی برای تحلیل امواج الیوت وجود دارد؟
سه قانون اصلی وجود دارد: موج ۲ نمیتواند بیش از ۱۰۰٪ موج ۱ را اصلاح کند؛ موج ۳ هرگز نمیتواند کوتاهترین موج انگیزشی باشد؛ و موج ۴ هرگز نمیتواند با قلمرو قیمتی موج ۱ همپوشانی داشته باشد.









